پیوندهای روزانه لوگو آمار وبلاگ
بــــــدون شــــــرح یکشنبه 92 آذر 24 :: 8:51 صبح :: نویسنده : آقا مهدی
از همان دقایق اولیه که خبر توافق ژنو به ایران رسید تا روز پنج شنبه که این توافق رسما از سوی ایالات متحده آمریکا نقض شد، افکار عمومی داخلی نتوانستند نگاه خود را به وعدههای کاخ سفید روشن و خوشبینانه کنند؛ بسیاری هر لحظه منتظر نقض پیمان از سوی آمریکا بودند و با توجه به سابقه سیاه واشنگتن، به عهدشکنی آن یقین داشتند. تا اینکه روز پنج شنبه آمریکا رسما زیر میز مذاکره و توافق زد و موج جدید تحریم ایران را آغاز کرد.
به گزارش سرویس سیاسی جهان نیوز، البته مقامات آمریکا هنوز نپذیرفتهاند که نقض پیمان کرده اند. آنان مدعی اند که در توافقنامه ژنو در مقابل انبوه امتیازاتی که گرفته اند، تنها تعهد دادهاند که تحریم های مرتبط با موضوع هسته ای وضع نکنند! البته برخی دیگر از آمریکایی ها حتی مدعی اند که می توان در موضوع هسته ای هم بر تحریم ها اضافه اما زمان اجرای آن را به شش ماه بعد موکول کرد! این رفتارهای زورگویانه و طلبکارانه در شرایطی به مرحله عمل علیه ایران رسیده که از همان روزهای اول پس از توافق ژنو هم، مقامات آمریکایی رسما پذیرفتن حق غنیسازی ایران را رد کردند و حتی باراک اوباما بار دیگر ایران را تهدید نظامی کرد. از سوی دیگر با وجود آغاز اقدامات اعتمادساز طرف ایرانی طبق توافق ژنو، طرف غربی همچنان حاضر به تعلیق بخش کوچکی از تحریمها که وعده کرده، نشده است. بسیاری از فعالان سیاسی بر این باورند که این رفتارهای تامل برانگیز آمریکا با توجه به کارنامه بلندبالای ضدایرانیاش، بعید نیست اما نگاه و رویکرد هوشمندانه درباره مذاکرات هسته ای و نحوه مواجهه با آمریکا و غرب ضروری است. در این زمینه بازخوانی بخشی از بیانات مهم مقام معظم رهبری که مقامات آمریکایی هر ساله با عملکردشان آن را تایید می کنند، برای تیم مذاکره کننده ایرانی راهگشا و درس آموز است. حضرت آیت الله خامنه ای هفتم خرداد 82 در دیدار نمایندگان مجلس ششم عنوان کردند: «آنچه را که دشمن هدف گرفته، این است؛ باید به این موضوع توجّه داشت. دشمن، سیاسى و سیاستمدار است؛ مغزِ طرّاحِ سیاسى دارد، فکر مىکند که چهکار باید بکند. یکى از طرّاحیها این است که حرف آخر را اوّل نزنند؛ آرام آرام و بتدریج طلبکارى ایجاد نمایند و طرفِ مقابل را وادار به عقبنشینى کنند. بهمجرّدى که عقبنشینى کردید، طلبکارى دیگرى شروع خواهد شد. حالا بعضیها مىگویند چیزى بدهیم، چیزى بگیریم! بدهیمش درست است، بگیریمش درست نیست؛ هیچ چیز نخواهند داد. شعارهایى را درست مىکنند؛ ایران را در محور شرارت گذاشتهاند. فلان کارها را بکنیم تا ما را از محور شرارت بردارند! این شد حرف؟! غلط کردند گذاشتند که حالا بخواهند بردارند. دوباره و هر وقت لازم شد، ما را در محور شرارت مىگذارند. اگر قرار است قدرتى این امکان و توان را پیدا کند که اخمهایش را در هم بکشد و بگوید من قوى هستم و مىزنم و مىبَرم و مىبندم؛ حواستان جمع باشد، انسان جا بخورد، این جاخوردن، حدّ یقف ندارد؛ شما این سنگر را عقب مىنشینید، فرض کنید فلان الحاقیه را قبول مىکنید، بعد یک مطالبه دیگرى را مطرح مىکنند: فلان دولت غیرقانونى را به رسمیت بشناسید! باز همان فشارها و همان تهدیدها. بهمجرّدى که فلان دولت غیرقانونى را به رسمیت شناختید، باز یک درخواست دیگر مطرح مىشود: اسم اسلام را از قانون اساسیتان بردارید! شما باید ذرّهذرّه عقب بنشینید؛ این حدّ یَقِفى ندارد. من این موضوع را بارها به بعضى از مسؤولانى که دچار وسوسه و واهمههایى بودند، گفتهام که حدّ یَقفِ فشار آمریکا کجاست؛ آن را مشخّص کنید، که اگر به آنجا رسیدیم، دیگر بعد از آن هیچ فشارى علیه ما نخواهد بود. من عرض کنم حدّ یقف کجاست؟ آنجایى است که شما - که چنین حقّى را نه شما دارید، نه من - از طرف ملت ایران اعلام کنید که ما اسلام، جمهورى اسلامى و حکومت مردمى را نمىخواهیم؛ هر کسى که شما مصلحت مىدانید، بیاید در این مملکت حکومت کند! این حدّ یَقِف است؛ اوّلِ اسارت مملکت. مگر مىتوانیم؟ من و شما مگر مىتوانیم مملکت را به دست دشمن بدهیم؟ مگر ما چنین حقى داریم؟ این ملت ما را براى این سرِ کار نیاورد.» موضوع مطلب : |
||
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب
|
||